دانلود آهنگ علی سورنا از مورس
همراهان محترم رسانه شیراز سانگ همینک شنونده موزیک جذاب شنیدنی که احمق زمان بزرگه ساعت رو بذار کنار ساعت انفجار با کیفیت ناب خفن و پخش آنلاین
Download By Ali Sorena – Morse On Shirazsong
خانه »
🎶 متن آهنگ علی سورنا از مورس + دانلود 🎶
بخش اول
بعد از تجربه تلخ زمان با صدای دیروز
من فکر میکردم که افق هنوزم پر احساس هست
ساز ما به کوک کج نشسته
صادقانه من یه کودکم که رویاهاش بی اندازه است
تو خط لحظه های باد و
درخت های زیتون تو امتداد شهریور
واسه زنده بودن من راهی نبود غیر تو
تو درک تن سیال هستی و سحر درد
من هنوز فکر می کردم ممکنم
پشت سنگینی بال صدای پرواز هست
اون کودک که توی جنگ این پذیرشه
که ته دریا یه مرز سیاسی تازه است
دست نلرزیدم تا خرخره خوردم و مست نرقصیدم
گفتن ما قربانی های زخم دقتیم نه قدرت
گرم تر از پیرهن تو ژرف تر از سینه ات
جنگ نداد فرصت که بی تبخال بخندم
که به سایه های رقص پات خلخال ببندم
اما جنگ من با قدرته نه عاطفه
به غیر از این بدون که سرشار و مستم
که هر چی بشه زمینم زخمی بشه
یه زخم فرد رو یدک میکشه
یه دست خط تنها که سر بلند می کرد
با این که می دونست واسه خودش طرح قتل میکشه
که وقتی که ماشه رو کشید دو سر نداره
شاید هیچ پاسخی سوالمون رو برنداره
عشق پناهگاه بود یا که تابوت
اون که کشته شد منم ؟
یا اون که در فراره؟
همخوان
اما تو باز من رو بردی
تو این احساس من رو بردی
وقتی دونه دونه گم می شدن
این تو بودی که زخمم رو شمردی
اما تو باز من رو بردی
تو این احساس من رو بردی
وقتی دونه دونه گم می شدن
این تو بودی که زخمم رو شمردی
بخش دوم
از رمه های انسان تو شرمگاه تاریخ
تا ففس پر از رنج و زجه های تاریک
صف جذامیان و شلاق و تاریکی
و بلیط و خون و سرگرمی لخته لخته ها که ریخت
تا پرده بعد این تراژدی مبهم
هر تیکه جذام می شد یه دیوار محکم
به دست دیوونه های پا توی زنجیر
با خشونت و بردگی و شلاق و تحقیر
از مرز خرد وجنون به من نگو که
اخلاق چیزی نبود جز این تنش های سست
همون دیوار بینمون امروز تو هیئت لکنت
و ما خوب یاد گرفتیم الفبای مورس رو
حرکت از چشمه و شعر
تاریخی که می کشه بهشتش رو ریل
برسه به روزی که تو دل ببری
بزنیم به سلامتی عشق مدرن
پیک رو نه
دو تا به دیوار بینمون
تا دریا شه سیلمون
یا صحرا شه حسمون
یعنی یه بوته ای که به رقص من رسته
بگم شک دارم به طوفان
یعنی درخت من سسته
کجاش جرمه پاشه شعرمون به رقص ؟
اون بیرون که قد کافی جرمون دادن
من واسه تو می خوندم تا تو فقط برقصی
به ضرب مورس به دیوار بینمون با خشم
چشماتو ببند که آزادی صداست
از دل خشونت که نیروی ناکامی ماست
من دیگه این رویا رو میذارم رو آب
تو این بی عدالتی با قافیه ها
همخوان
اما تو باز من رو بردی
تو این احساس من رو بردی
وقتی دونه دونه گم می شدن
این تو بودی که زخمم رو شمردی
اما تو باز من رو بردی
تو این احساس من رو بردی
وقتی دونه دونه گم می شدن
این تو بودی که زخمم رو شمردی
بخش سوم
مجلس آخر زخم و ارتفاع سراسر
من از استکانم ابا ندارم
درونم یه جنگل سوخته از آتیش
دیدم اون بیرون درخت ها بهم اعتنا ندارن
ارکیده بی رنگ
پوست سوخته سربازا بود و خورشید بی رحم
رسته بعد رسته خوجه بعد جوخه
یه صحنه آهسته از افتادن یه پوکه
تو امتداد شیب جاده فروکش شد نور
از آستانه هدف رسید طلوعت تو هوا
گلوله ها نقطه چین شدن دور حرکتت
برش دادن اندازه حضورت رو تو فضا
گفتم بشکنید عقربه ها رو
تا مگه دارید زمان رو از دوازده انفجار
سرجوخه از پشت عینکش نگاه می کرد
که احمق زمان بزرگه ساعت رو بذار کنار
ساعت انفجار یعنی رسیدن به حد و مرز قیام ملتها
بعد فریاد هی از گلوی توده ها
پرت شدم مست تو یه صندلی میون باغ
این بیرون بهتره تو باد سرد!
آها موافقم
آخرای لحظه های خونین تن بیمارم رو
محکم با قدرت کوبیدم به دیوار
یه جمع بودیم آزاده و تام
دفن شدیم زیر آوار جذام