دانلود آهنگ آیا در آن لحظه ندیدی که من پر از احساس دردم از فرخزاد
همراهان همیشگی شیراز سانگ همین حالا با ما باشید برای دریافت موزیک می مردم از این غم که دیگر هرگز به خانه با کیفیت اورجینال همراه باپخش آنلاین
Music Aya Dar An Lahze Nadidi Download New Song And 320 & 128 Best Direct Links > ShirazSong
خانه »
🎶 متن آهنگ آیا در آن لحظه ندیدی که من پر از احساس دردم از فرخزاد + دانلود 🎶
سفر چگونه دست من را از آن همه گرمی جدا کرد
گویی صدایی از ته گور چون مرگِ من من را صدا کرد
من و تِرَن در هم، خزیدیم از تو دگر، چیزی، ندیدیم
میانِ راهِ آهنِ شهر چگونه از هم، دل بریدیم
از پشتِ دیواری پر از دود تو را میانِ خانه دیدم
سبکتر از ابری سبکبال به سوی آغوشت دویدم
زمین از آغازش، جدا شد هوا پر از قهرِ، صدا شد
صدای اندوهِ، درونم. چگونه خالی، از صدا شد
آیا در آن لحظه، ندیدی که من پر از احساسِ دردم
می مردم از این غم که دیگر هرگز به خانه، بر نگردم
اکنون تو تنها، می نشینی تنها میانِ، خاطراتت من می خزم، چون، سایه ای دور
روی نگاهِ سرد و ماتت حس می کنم چیزی نمانده جز فکر خانه در سرِ من
با من یکی شو بعد از این راه ای ابتدا و آخر من سوتِ تِرَن آوازِ تلخیست
کز ارتعاشش می شوم سُست با آن چگونه می توان زیست در آن چه چیزی می توان جُست
روزی دوباره، می شود باز دروازه های بازوانم می گیرمت هر جا، که باشم در بازوانِ ناتوانم
سوتِ تِرَن، آوازِ تلخیست کز ارتعاشش، می شوم سُست با آن چگونه، می توان زیست
در آن چه چیزی، می توان جُست با آن چگونه، می توان زیست
در آن چه چیزی، می توان جُست با آن چگونه، می توان زیست در آن چه چیزی می توان جُست